پارسی اندیشان

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.

پارسی اندیشان

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.

گفتگو با خدا

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟

گفتم : تو ش‍‍‍‍ـیرین منی. گفتی : تو فرهـادی مگر؟

گفتم : خرابت می شـوم. گفتی : تو آبـادی مگـر؟

گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟

گفتم : ز کـویت مـی روم. گفتی :تو آزادی مگـر؟

گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟
 

تولد تولد تولدم مبارک


تولد تولد تولدم مبارک


 
بابا دست بزن روحیت باز بشه

   

وقته پارتیه

 
خواننده ی American Idol هم رسید 

 

حالا بیاید وسط ...  

 Dance Animated and Scraps   شکلک های شباهنگ _Dance Animated and Scraps __

  ازدونفر افتخاری دعوت کردم بیان{لرل و هاردی}Dance Animated and Scraps___


حالا نوبت کیک .............................
دوست گلم زحمت می کشن کیکو میارن




وای کادوها رسید

راضی به زحمت نبودم شرمندم کردین


راستی ممنون که برای تولدم اومدین

هیچ وقت ، هیچ چیز را بی جواب نگذار!!!


**هیچ وقت ، هیچ چیز را بی جواب نگذار!!!**

*جواب نگاه مهربان را با لبخند*
*جواب دورنگی را با خلوص*
*جواب مسولیت را با وجدان*
*جواب بی ادبی را با سکوت*
*جواب خشم را باصبوری*
*جواب پشتکاررا با تشویق*
*جواب کینه را با گذشت*
*جواب گناه را با بخشش*
*جواب دلمرده را با امید*
*
*

زیرکی پسر

                                                   زیرکی پسر

نوشته اند: زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می‌رفت. از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟
- قرآن.
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا....
نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یک سکه زر به پسر داد ؛ اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می‌زند . می‌گوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت:-مادرم باور نمی‌کند.
می‌گوید: نادر مردی سخی است . او اگر به تو پول می‌داد ، یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد. حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد.

سه چیز و...

دوستان عزیزم نمی دونم تا حالا جریان سه چیز رو شنیدید یانه.

این جریانه سه چیزه

 سه چیز هرگز بر نمیگردد: زمان – کلام – موقعیت.

 سه چیز را هرگز نباید از دست داد: آرامش – امید – صداقت.

 سه چیز هرگز قطعی نیستند: شانس – موفقیت – رویاهایمان.

 سه چیز ارزشمند ترین چیزهاست: عشق – اعتماد به نفس –دوست.

 

 اینم جریان سه چیزو...

خودت .. هم هوا .. هم ...

آسمان را مرخص می کنم
دیگر
به هوا هم نیازی ندارم !!!
تو خودت را ...
مثل آسمان ...
مثل هوا ...
مثل نور ...
پهن کرده ای روی همه لحظه هایم...!