پارسی اندیشان

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.

پارسی اندیشان

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است.

تاجر

تاجر


روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.

این بار پیشنهاد به ۲۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمون‌ها آن‌قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این‌بار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۵۰ دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر می‌رفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون‌ها را بخرد.

در غیاب تاجر، شاگرد به روستایی‌ها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را به ۳۵ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به ۵۰ دلار به او بفروشید.» روستایی‌ها که [احتمالا مثل شما] وسوسه شده بودند پول‌های‌شان را روی هم گذاشتند و تمام میمون‌ها را خریدند... البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی‌ها ماندند و یک دنیا میمون!..


تله موش

روزی موشی در خانه تله موشی پیدا کرد. سپس به گاو و گوسفند و مرغ خبر داد که در خانه تله موشی وجود دارد. همه گفتند که تله موش مشکل خودت است و با ما کاری ندارد! روز بعد ماری در تله موش افتاد و زن خانه را نیش زد. مرد خانه مرغ را کشت تا برای ناهار زن سوپ مرغ درست کند تا بلکه بهتر شود. ولی حال زن هر روز بدتر و بدتر می‌شد. عیادت کنندگان زیادی برای عیادت می‌آمدند. درنتیجه مرد، گوسفند را کشت تا با گوشت آن برای عیادت‌کنندگان غذا درست کند. 2روز بعد، زن از دنیا رفت. مرد هم گاو را کشت تا هم برای کسانی که به عزا می‌آمدند غذا درست کند و هم به قول معروف بلا را دور کند. 

در تمام این مدت، موش همه‌ی این صحنه‌ها را می‌دید و آرام می‌گریست.

منبع:تمدن ایران اسلام